در ماجرای فوت بیتا فرهی کسی مقصر بود؟ / مهسا قریشی: پزشکان معالجش در فرانسه بهت زده شدند او به این زودی رفتنی نبود
تاریخ انتشار: ۱۵ آذر ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۲۴۰۶۱۲
مهسا قریشی متنش را که اینگونه آغاز کرده است: "با قلبی آکنده از درد و سوگ مینویسم؛
غم از دست دادن مادر به خودی خود غم بزرگیست اما وقتی این سوگ با سوالاتی بیپاسخ نیز همراه شود بهت و اندوه مرا دوچندان میکند و ای کاش برای سوالاتم جوابی داشتم.
مادرم، سالها درگیر یک بیماری قلبی و ریوی بود. اما این بیماری کنترل شده بود و مادر بدون مشکل زندگی میکرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
مادرم حدوداً یک سال پیش ما در پاریس اقامت داشت و تحت آزمایشات کامل پزشکی بود. اما تمایل زیادی داشت به خانهاش و ایران برگردد، بنابراین با تایید پزشکاش در فرانسه اجازه پرواز گرفت و ۶ آبانماه به ایران برگشت. پیش از سفر حالش خوب بود و در شرایط جسمانی عادی به ایران سفر کرد و تمام آزمایشات شرایط پایدارش را تایید میکند. "
مهسا قریشی در بخش دیگری از این یادداشت مراحل درمان مادرش را اینگونه شرح می دهد: "مادرم دو روز پس از رسیدن به ایران دچار عفونت ریه و به اورژانس بیمارستان منتقل شد و سپس با اکسیژن پایین و دی اکسیدکربن بالا به ای سی یو رفت و دو روز بعد در اوج بیماری برای یک نصفه روز از ای سی یو به بخش منتقل شد و سپس به دلیل اصرار مادر برای ترخیص از بیمارستان، در کمال ناباوری از آنجا مرخص شد! همراهان مادر اعتراض کردند و پاسخ این بود که حق بیمار است که نظر بدهد!
مادرم در شرایط نامساعد با آمبولانس به منزل منتقل شد و سه روز بعد با حالی وخیمتر مجددا به بیمارستان و بخش مراقبتهای ویژه برگشت. سوالم این است که بیمار با عفونت ریه کنترل نشده به چه علت باید به منزل منتقل شود؟ آیا این ضمانت وجود دارد که وضعیت او در منزل تهدید کننده نشود و حیاتش به خطر نیفتد؟ سوال من این است که این بیمار است که باید راجع به ترخیص تصمیم بگیرد یا پزشک؟ روند انتقال مکرر مادرم از بخشی به بخش دیگر در بیمارستان مدام تکرار میشد. چند روز آی سی یو بعد سی سی یو و در حالی که هنوز عفونت و مشکلات دیگر سرجایشان بود.
همزمان به تعدادی از دوستان پزشک مادرم که پزشکهای معالجش نیز بودند، زنگ زدم و از آنها خواهش کردم که او را ویزیت کنند، آنها نپذیرفتند. درخواست کردیم یک گروه پزشکی برای همفکری تشکیل شود تا روند درمان تغییر کند اما این اتفاق هم نیفتاد. آنچه اندوه و افسوس من را بیشتر میکند این است که مادرم رفتنی نبود. او بیمار بود اما پیش از سفر به ایران توسط پزشکان در فرانسه مکرر چکاب میشد.
در روزهای پایانی وضعیت ریه رو به بهبود رفته بود که صبح روز ۴ آذرماه گفتند که او خونریزی داخلی کرده است! با این حال همچنان حرف میزد و هوشیار بود. بیتا فرهی وضعیت پایداری داشت. او با پای خودش به ایران آمد اما از دنیا رفت و پزشکان معالجش در فرانسه بهت زده هستند. او به این زودی رفتنی نبود.
مهسا قریشی یادداشتاش را اینگونه به پایان برده است: نه تنها من بلکه تعدادی از همکاران، اعضای خانواده و دوستان نزدیک مادرم که در این مدت بیوقفه در کنارش بودند، همچنان نمیدانیم که دقیقا چه اتفاقی برای مادر افتاده است چرا با چنین سرعتی؟ آیا روند درمان مادر به درستی انجام شد؟ چرا عفونت ریه او در طول سه هفته کنترل نشد؟ چرا به ناگاه دچار خونریزی داخلی شد و با چنین سرعتی از پا درآمد! و من پاسخ این پرسش را از چه کسی بگیرم که چرا مادرم در یک وضعیت پایدار جسمانی، با پاهای خودش به این سفر آمد و بر اثر یک عفونت ریوی قابل کنترل در ۶۵ سالگی از دنیا رفت.
۲۴۵۲۲۰
برای دسترسی سریع به تازهترین اخبار و تحلیل رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1845391منبع: خبرآنلاین
کلیدواژه: سینمای ایران بازیگران سینما و تلویزیون ایران کارگردانان سینمای ایران
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۲۴۰۶۱۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
توریسم درمانی در حال ترک ایران است؛ عراقیها هم دیگر نمیآیند
آفتابنیوز :
شاید فکر کنیم شرایط فرهنگی و اجتماعی ایران مانع از سفر توریست سلامت به ایران میشود، ولی واقعیت تلخ این است که حتی افراد مقید و مذهبی عراقی هم در حال کج کردن مسیرشان از مشهد و تهران به سمت مسقط هستند. چرایی این اتفاق درحالیکه مسئولان وزارت بهداشت دائما بر جذب توریست سلامت تاکید میکنند قابل تامل است.
واقعیت این است که متاسفانه بعضی انجمنهای پزشکی تخصصی با پوشیدن قبای مردمدوستی و دلواپسی برای سلامت مردم قصد دارند انحصار خاصی در فعالیتهای پزشکی بهخصوص حوزه زیبایی ایجاد کنند. بخواهیم یا نخواهیم هزاران پزشک عمومی و متخصص در ایران وارد حوزه زیبایی شدهاند که بهشدت مورد توجه توریستهای سلامت است. اما متاسفانه شاهد هستیم گروههای خاص بعضا با لابی و فشار و نفوذ بر وزارت بهداشت میخواهند محدودیتهای بیش از پیش برای پزشکان شاغل ایجاد کنند. درواقع میتوان گفت انجام کارهای زیبایی غیرعلمی و غیرقانونی برای آرایشگران بهغایت راحتتر است تا یک پزشک عمومی یا متخصص!
«هرکس این شرایط را قبول ندارد بگوید بلیت هواپیمایش را هم میگیرم برود.» این واکنش یکی از استانداران کشور به گلایههای پزشکان است. از قضا استاندار مورد نظر پزشک هم هست! کجسلیقگیهای مسئولان و رسانهها در قبال کادر درمان و پزشکان و پرستاران شاید یکی از دلایلی باشد که توریسم سلامت را تحدید و تهدید میکند.
طبق بررسیهای آماری، پرستاران که یکی از ستونهای مهم امر توریسم سلامت هستند، طی چند سال گذشته در کنار پزشکان به صدرنشینهای خروج از کشور تبدیل شدهاند. آیا پزشکان متبحر در حوزه زیبایی و پوست و مو وقتی با موج رسانهای انبوه علیه عملهای زیبایی در رسانهها مواجه میشوند باید امیدوار به بقای این صنعت در کشور باشند؟ محدودیت برای کلینیکهای زیبایی در شهرهای توریستی و حتی زیارتی از سوی افراد خارج از حوزه سلامت باعث جذب توریست سلامت میشود یا دفع آن؟
چه دوست داشته باشیم چه نداشته باشیم اقتصاد سلامت و درمانمحور یکی از راههای کسب درآمد و رونق و جهش اقتصادی است. این جهش و رونق بدون شک با جذب سرمایه امکانپذیر است. سرمایههایی که حتی محدودیتهای مالی و تحریمی وضعشده بر ایران نمیتواند مانع واردات آن شود. عایدی سرمایه وارداتی برای انجام فعالیتهای درمانی تنها به رونق حوزه سلامت منجر نمیشود. یک توریست سلامت میتواند همراه داشته باشد و از صنعتهای هتلداری و گردشگری و... ایران هم بهرهمند شود.
برنامهریزی فوری و عاجل برای امر توریسم و گردشگری سلامت باید در اولویت قرار بگیرد تا ایران از توانایی تبدیل شدن به هاب حوزه سلامت عقب نماند! یادمان نرفته چند سال پیش صفهای ایرانیهایی که برای تزریق واکسن در مرزهای شمالغربی و شمالی کشور ایجاد شده بود. این صفها باید معکوس شود؛ و صد البته اگر خودمان را با آمارهای درمان اتباع افغانستانی در ایران بهعنوان گردشگر سلامت گول نزنیم!